شما اینجا هستید: خانه » آموزش

بایگانی دسته بندی ها : آموزش

اشتراک به خبردهی

آن سوی اتیسم

 

 

photo_2017-11-23_14-58-23

 

" آن سوی اتیسم " کاملترین پکیج تئوری ذهن شامل یک جلد کتاب و ۶۰ فلش کارت

تالیف : صدیقه فراهانی

انتشارات : پارسه 

قیمت ۴۷۰۰۰ تومان

ثبت سفارش @araztoy https://telegram.me/joinchat/Bkzlkzx_YWXZX43tmfp81g

افراد مبتلا به استرس، اضطراب و سایر مشکلات مرتبط با سلامت روانی کمک می کند تا خواب بهتری در شب داشته باشند.

 

 

به گزارش روز شنبه گروه علمی ایرنا از روزنامه ایندیپندنت، سنگینی این پتوها، فشاری در سراسر بدن توزیع می کند که باعث فشرده شدن نقاطی از بدن می شود که بر اساس برخی تحقیقات، موجب آرام کردن استرس و اضطراب می شوند و به این ترتیب خواب آرام و عمیقی برای فرد ایجاد می کند.

این پتوی جدید که 'جاذبه' (Gravity) نام دارد به گونه ای طراحی شده است که حدود ۱۰ درصد وزن بدن فرد باشد و در سه اندازه ( (۱۵ پوند یا ۶٫۸ کیلوگرم، ۲۰ پوند یا ۹٫۰۷ کیلوگرم و ۲۵ پوند یا ۱۱٫۳۳ کیلوگرمی ) موجود است. 

این پتو به رغم سنگینی آن که ناشی از پلی پولت های پلاستیکی به کار رفته در پتو است، – از موادی درست شده است که هوا از آنها رد می شود و گرمای بیش از حدی زیر آن ایجاد نمی کند. 

کمبود خواب با مشکلات سلامتی، افسردگی، و اضطراب و چاقی ارتباط داده شده است.

مطالعه ای نیز که در سال ۲۰۰۸ در مجله Journal of Occupational Health منتشر شد، نشان داد که ۶۳ درصد از افراد شرکت کننده در آن مطالعه بعد از استفاده از یک پتوی ۳۰ پوندی (۱۳٫۶۰ کیلوگرمی)، سطح اضطراب کمتری را گزارش دادند.

مطالعه دیگری نیز در سال ۲۰۱۵ ، ارتباط مثبتی را میان استفاده از یک پتوی سنگین و مقابله با بی خوابی نشان داد.

علمی**۲۰۳۸**

مترجم: درنا محمدیان* انتشار: زهره محتشمی پور 

جلیقه‌ای که اضطراب را کاهش می‌دهد

یک شرکت کانادایی جلیقه‌ای تولید کرده که با متورم‌شدن، کاربر را به نوعی در آغوش گرفته و از اضطراب وی می‌کاهد.

به گزارش سرویس فناوری ایسنا، گاهی اوقات شخصی که مضطرب است، احساس می‌کند به آغوش نیاز دارد. هم‌اکنون شرکت Wearable Therapeutics در ونکوور کانادا جلیقه‌ای تولید کرده‌ که از شیوه‌ای بالینی موسوم به درمان فشار عمیق برای شبیه‌سازی آغوش استفاده می‌کند.

گفته می‌شود این جلیقه به کاهش اضطراب و استرس کمک کرده و در درمان افراد مبتلا به اوتیسم و اختلال کم‌توجهی-بیش‌فعالی کارساز است.

جلیقه Snug Vest مجهز به یک پمپ دستی است که کاربران می‌توانند از آن برای اعمال فشار به شانه‌ها، پشت و پهلوهایشان استفاده کنند. این امر به توزیع مناسب فشار کمک می‌کند و تصور می‌شود چنین فشاری آغوش را شبیه‌سازی می‌کند که این خود دارای اثری آرامبخش است.

آزمایشات بالینی نشان می‌دهند این جلیقه دارای اثری بسیار مثبت بر روی اوتیسم و اختلالات حسی دیگر و همچنین بزرگسالان مبتلا به اختلالات استرس و اضطراب است. جلیقه مزبور از لحاظ بالینی دو بار و توسط تیمی از دانشگاه ویکتوریا و تیم سازنده آزمایش شده است.

هر دوی این آزمایشات نتایج بسیار مثبتی را مبنی بر این که این جلیقه اضطراب و تروما را کاهش می‌دهد و عواطف مثبت را با فعال‌کردن سیستم عصبی پاراسمپاتی (که اعمال ناخودآگاه را تنظیم می‌کند) افزایش می‌دهد، نشان داده‌اند؛ با این حال گفته می‌شود، تعداد شرکت‌کنندگان حاضر در این آزمایشات بسیار پایین بوده و بنابراین نتایج بدست‌آمده قطعی نیستند.

جلیقه Snug Vest موفقیت زیادی را از زمان تجاری‌شدن در سال ۲۰۱۳ بدست آورده و شرکت تولیدکننده کانادایی صدها نسخه از آن را در سراسر دنیا به فروش رسانده و جوایز بین‌المللی معتبری را نیز از آن خود کرده است.

جلیقه مزبور برای استفاده روزانه طراحی شده و بر تحرک‌پذیری کاربر اثر نمی‌گذارد. فشار اعمال‌شده توسط این سیستم توسط پمپ دستی تنظیم می‌شود و اندازه آن را می‌توان تا پنج سانتی‌متر برای کودکان در حال رشد تنظیم کرد. همچنین کلاه قابل‌اتصال آن، نور و مولفه‌های دیداری و پرت‌کننده حواس را در لحظه‌ای که کاربر نیاز به آرامش دارد، مسدود می‌کند.

این جلیقه در رنگ‌های قرمز و مشکی یا فیروزه‌ای و مشکی به قیمت ۳۱۲ دلار به بازار عرضه شده است.

منبع : http://isna.ir/fa/news/94011804739/%D8%AC%D9%84%DB%8C%D9%82%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%DA%A9%D9%87-%D8%A7%D8%B6%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%A8-%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D8%A7%D9%87%D8%B4-%D9%85%DB%8C-%D8%AF%D9%87%D8%AF

پاسخهای تمپل گراندین به سئوالات مربوط به مشکلات حسی


ا – چرا در نظر گرفتن در مانهای حسی اهمیت دارد ؟
برای بعضی ازافراد دارای اوتیسم درمانهای حسی بسیار مفید است . اوتیسم تنوع بسیار بالایی دارد و یک درمان حسی که روی یک فرد مؤثر است ، ممکن است برای فرد دیگری بی اثر باشد . رایچ ترین درمانهای حسی شامل این موارد است ، استفاده از فشار عمقی برای آرام کردن ، تاب دادن آرام ، فعالیتهای کار سنگین ، و روش برس کشیدن  . درمانهای حسی که کاردرمانگر ها انجام می دهند می تواند به بعضی بچه‌ها کمک کند تا آرامتر شوند ، توجه شان بیشتر شود و حتی ممکن است در پیشرفت زبان به آنها  کمک کند .
۲ – شما چگونه درمان حسی را برای نیازهای یک کودک تعیین می کنید ؟
بچه هایی که خودشان را لای پتو می پیچند یا زیر تشک می روند کسانی هستند که بیشتر از همه از فشار عمقی بهره می برند . در مورد بچه‌های کوچک پیچاندن کودک لای زیراندازهای سنگین یا گذاشتن زیر صندلیهای بادی به را حتی فشار عمقی اعمال می شود
بسیاری از افراد با ماشین فشار یا وسایل دیگری که فشار وارد می‌کند ، آرام می‌شوند . فشار عمقی زمانی بیشتر ین تأثیر را دارد که ۲۰ دقیقه اعمال شود و ۲۰ دقیقه برداشته شود . بچه هایی که تاب خوردن را دوست دارند احتمالا" تاب برایشان مفید است . بعضی بچه‌ها وقتی که آرام تاب می خورند یا روی توپهای بزرگ می نشینند ممکن است راحت تر صحبت کنند . جلیقه های سنگین برای بعضی بچه‌ها مفید است اما برای بعضی بچه‌ها بی اثر است .
۳ – منظور از رژیم حسی ( sensory diet ) چیست ؟
منظور از رژیم حسی به زبان ساده این است که کودک در یک مداخله خاص ، نیاز به یک استراحت دارد تا سیستم عصبی اش آرام بگیرد . مشکلات حسی زنجیره ای است از مشکلات خفیف تا شدید . بچه‌هایی با مشکلات حسی شدیدتر نیاز به استراحت های بیشتری دارند تا سیستم عصبی تحریک شده آنها آرام گیرد . در طول این استراحت ها کودک می تواند با فعالیت های آرام کننده مشغول شود . بهترین کار این است که این زمانهای استراحت را در برنامه قرار دهیم تا از این موضوع که به طور اتفاقی به قشقرق ها و ناآرامیها ى کودک پاداش داده شود ،جلوگیری کنیم . اگر کودک با یک رفتار بد استراحت های حسی بیشترى دریافت کند ، رفتارهای بد او بیشتر خواهد شد .
۴ – شایعترین درمانهای حسی چیست ؟
فشار عمقی مثل پیچیدن لا ی پتو ، جلیقه سنگین ، ماشین فشار یا پتوی سنگین برای کمک به خوابیدن .
– تاب دادن آرام ۱۰ تا ۱۲ بار در دقیقه برای آرام کردن، 
– برس کشیدن روی پوست با برسهای نرم برای آرام کردن ( روش ویلبرگر )
_ عینکهای Irlen یا تلقها و کاغذهای شفاف رنگی برای کمک به خواندن  . عینکهای رنگی روشن در خواندن به بچه های دارای او تیسم یا دارای اختلال دیسلکسی کمک می کند . وقتی کودک رنگ روشن مناسب و مؤثر را انتخاب می کند ، دیگر متن روی صفحه حرکت نمی‌کند . اغلب عینکهای صورتی روشن ، آبی روشن یا قهوه‌ای روشن مفید هستند . خواندن متنها را با تلقها ی رنگی مختلف مثل سبز روشن ، آبی روشن ، قهوه‌ای ، خاکستری ، بنفش و زرد روشن امتحان کنید . بچه‌ها باید کاغذ رنگی را انتخاب کنند که بیشترین تأثیر را برای آنها داشته باشد . بچه هایی که به عینکها و تلقها ى رنگی خوب پاسخ می دهند ، اغلب نمی توانند تورهای فلورسنت ۵۰ یا ۶۰ را تحمل کنند .آنها می‌توانند لرزش و پرشهای نور فلورسنت را ببینند و برای آ نها مثل فلش و بارقه است .
– جویدن – بعضی بچه‌ها به جویدن چیزی در دهانشان خوب پاسخ می دهند . جویدن آنها را آرام می‌کند . آنها به تحریکات دهانی نیاز دارند .
– توپ و وسایل دیگری که بتوانند در دستشان بگیرند و فشار دهند . این کار به بعضی بچه‌ها کمک می کند تا آرام بنشینند .
– تمرین شنوایی – CD ها و دستگاه هایى برای تمرین شنوایی وجود دارد . کودک به موسیقی که با دستگاه تغییر داده شده و اصلاح شده گوش می دهد . تمرینات شنوایی ممکن است به بعضی از بچه‌ها کمک کند تا حساسیت شان به صدا کاهش یابد و در توانایی شنیدن صداهای صامت سخت ، پیشرفت کنند . بعضی از برنامه های تمرین شنوایی بسیار گران است و نتایج بسیار متغیر است و شاید ارزش هزینه کردن نداشته باشد. اول روشهای ساده‌تر را امتحان کنید مثل آرام و شمرده صحبت کردن با کودک به نحوی که به او کمک کنید صداهای صامت سخت را بشنود . آواز خواندن برای بعضی از بچه‌ها مفید است و ممکن است آنها بتوانند کلمات را در قالب آواز بخوانند ، قبل از اینکه یاد بگیرند آنها را صحبت کنند . خواندن دونفره با دقت و وضوح حروف بی صدا مثل c و t در کلمه cat می تواند مفید باشد. 

صدیقه فراهانی

  . 

موسیقی درمانی

1موسیقی-درمانی

دوست عزیزی در مورد تأثیر موسیقی روی افراد اوتیستیک سؤال کردند که چون پاسخ طولانی شد مطلب را در پستی جداگانه گذاشتم 

بله عزیزم کلا" هنر در بهبود افراد اوتیستیک بسیار موثر است بخصوص هنر موسیقی . هانس کریستین اندرسن می‌گوید " جایی که کلمات درماتده می شوند ، موسیقی سخن می گوید " . از این سخن حکیمانه می توان پی برد که موسیقی برای افرادی که در استفاده از کلمات دچار ضعف هستند چقدر می تواند کاربرد داشته باشد .

چون از طرفی باعث آرامش آنها شده و اضطراب آنها را کم می‌کند و از طرفی در یادگیری آنها نقش مهمی دارد . موسیقی می تواند به مشکلات حسى این افراد کمک کند. موسیقی باعث تحریک حسها می‌شود و گاهی تحریک چند حس به طور هم‌زمان . و همین مسئله باعث بالا رفتن تمرکز فرد می شود ، پس با کمی ابتکار عمل می توان موارد آموزشی را در قالب موسیقی و در زمانی که مغز کارکرد بالایی دارد آموزش داد ، چون برای پردازش موسیقی هر دو نیمکره مغز فعال می شود.
نواختن موسیقی و خواندن و رقصیدن با آهنگ باعث هماهنگ شدن حسها و آرام شدن فرد می‌شود . بعضی حرکات کلیشه ای که در این افراد دیده می شود به منظور تنظیم همین تاهماهنگی درونی است . گویا که فشار روی بعضی حسها بیشتر است و این حرکات به منظور خودتنظیمی انجام می شود. پس با موسیقی می توان به نوعی آن حرکات کلیشه ای را به سمت رفتارهای درست هدایت کرد .
اما مهمترین نقش هنر این است که وسیله ای است برای ابراز احساسات و عواطف درونی فرد . این رسالت هنر مهمترین نقش هنر است در تمامی انسا نها ، اما اهمیتش در افراد اوتیستیک بیشتر است چون این افراد در ابراز حالات و عواطف درونی خود د چار ضعف هستند . و این افراد می توانند با کشیدن یک نقاشی ، درست کردن یک مجسمه ، نواختن یک موسیقی و غیره خودشان را ابراز کنند .
به نظر من تبیین علمی این موضوع ، می تواند علاقه وکشش شدید این افراد به نظم و هارمونی باشد . فردی که به نقاشی علاقه مند است در واقع او به د نبال نظم دیداری است . یا کسی که به موسیقی علاقه مند است از هارمونی شنیداری لذت می بر د و این هارمونی به او آرامش می دهد . نظم وسواسی افراد اوتیستیک هم شاید ریشه در این موضوع داشته باشد. ما بارها از افراد اوتیستیک بزرگسال شنید ه ایم که به بعضی عناصر منظم علاقه خاص دارند . مثلا" دوست دارند به چراغهای روشن خیابان نگاه کنند و اگر یکی از آنها خاموش باشد ناراحت می‌شوند . یا موقع راه رفتن روی زمین موزائیک شده یا کاشی شده پاهایشان را با نظم و ترتیب خاصی روی موزائیک یا کاشی می گذارند .
و قطعاً اگر مطالب را در قالب موسیقی و ریتمیک به آنها آموزش دهیم خیلی بهتر یاد می‌گیرند .

پتوی سنگین

پتوی سنگین

پتوی سنگین

پتویی که مى بینید را با ماسه‌های کنار دریا درست کردم . و ایده اون رو از تمپل گراندین گرفتم . می د انید که تمپل گراندین مخترع ماشین فشار ( squeezing machine ) است و اگر فیلم او را دیده باشید دستگاهی که او با طناب و تخته ساخته است ، می توانست اضطراب او را کم کند . وقتی که برای چند دقیقه تحت فشار آن دستگاه قرار می گرفت به آرامش می رسید .
این دستگاه اکنون به شکل پیشرفته‌تری در بعضی کلینیک ها موجود است . مثلا" من در مرکز تبسم در مشهد دیده ام . اشکال این دستگاهها این است که در دسترس بچه‌ها نیست و زمانى که این افراد نیاز دارند نمی توانند استفاده کنند .
از این رو به فکر درست کردن این پتو افتادم . پسرم بعد از هر بار استفاده از این پتو کاملاً آرامتر و شا دتر می‌شد . سال گذ شته تقریباً روزی یک بار نیاز پیدا می کرد و به من می‌گفت heavy blanket می خوام ولی الان چند ماهی هست که تقاضایی نمی کند .
جالب است بدانید که برای استفاده از این پتو مراسم خاصی داشت ، I بتدا آهنگ " همه چی آرومه " را می‌گذاشت بعد زیر پتو می خوابید . تا چند دقیقه خیلی وول می‌خورد و بعد کم کم آرام می‌شد .
اگر فکر میکنید فرزند تان این نیاز حسی را دارد توصیه میکنم این پتو را درست کنید یا سفارش دهید برایتان درست کنند .
با این نشانه ها می توانید به این نیاز پی ببرید :
بچه هایی که دوست دارند بین فرشهای لوله شده قرار بگیرند . یا روی زمین قلت می زنند و پتو را به خودشان می پیچند .
بچه های که دوست دارند پتو و بالش های زیادی را روی خودشان بیندازند .
یا بچه هایی که دوست دارند محکم بغل شوند ، البته نه توسط غریبه‌ها . من یا دم هست که پسرم را. محکم بغل می کردم و لی باز هم به من می‌گفت بیشتر فشار بده .
من در آخر طرز تهیه آن را می‌گویم :
اگر شن بهدا شتی در اختیار ندارید ا بتدا شن‌ها را کاملا" جلو آفتاب یا روی حرارت خشک کنید . سپس شنها را درون کیسه‌ها ى نایلونی زیپ دار بریزید بعد این کیسه‌ها را درون پارچه گذاشته و می دوز ید.
امیدوارم مفید بوده باشد .
موفق باشید.

من چگونه ام ( توصیف دنیای زیبای رضا به قلم خودش ) قسمت دوم

image-ed653a52debfe4d4c636c284a095073bc9bcb8c5cd4a62e2135eb480be897d69-V

۱۱-مشکل خواب

به سختی شب ها خوابم می بره و زیاد وسط خوابم بلند می شم و استرس زیادی هم توی به موقع بیدار شدن دارم.

۱۲-علاقه مندی به نظم و هارمونی

خیلی به نظم روشن و خاموش شدن چراغ های چشمک و روشن و خاموش شدن لامپ هایی که با گاز نئون کار می کنند علاقه مندم و به آن ها خیره می شوم و الگوی آن ها را مشاهده می کنم و از آن ها لذت می برم و اگر چیزی خلاف قاعده رخ دهد، عصبی می شوم مثلا اگر تیرهای چراغ برق در خیابانی بعضی شان روشن باشند اما بدون نظم، برخی از آن ها خاموش باشد، این وضعیت برایم ناخوشایند است.

۱۳-داشتن وسواس در مورد اشیا و نظم عبارات و الفاظ

زیاد اتفاق می افتد که ناگهان نام یکی از اشیای متعلق به خودم در ذهنم می آید که در آن زمان اصلا سروکار و نیازی بدان ندارم ولی همان لحظه آن را چک می کنم. اگر در خیابان اسم خیابانی را خوب نتوانم بخوانم یعنی خوب نتوانم ببینم چه نوشته است، حتی اگر کاری با آن خیابان یا کوچه برای رسیدن به مقصدم نداشته باشم، به آن خیابان می آیم تا حتما نام آن خیابان را ببینم و بعد دوباره از آن جا بر می گردم. وقتی دیگران حرف می زنند، عبارات آن ها را بخش بندی می کنم و هجاهای آن ها را می شمرم و سپس با دندان هایم با مدل های مختلف این بخش بندی را انجام می دهم. مثلا اگر "انجام می دهم" 5 بخشی باشد، یک بار با ضربه زدن در دهانم با یکی از دندان هایم می گویم انجام و سپس با این کار می گویم می دهم و بار دیگر می گویم ان و سپس بدین صورت می گویم جام می دهم و…! به ریتم های منظم موسیقی خیلی علاقه دارم و به همین خاطر است که همیشه ترجیح میدهم موسیقی را بی کلام گوش نمایم و بیشتر موسیقی های الکتریک و ترنس که ریتمی دقیق و بسیار منظم و هوشمندانه ای دارند، گوش بدهم.

۱۴-دقت و تمرکز پایین درباره ی امور مهم و کلی تر و دقت و تمرکز بالا در امور جزئی و پیش پاافتاده

اکنون پس از ۶ ماه است که تازه متوجه شده ام که طبقه ی ساختمان مسکونی مان ۳ واحدی است چرا که پیش از آن، دو واحدی می پنداشتمش +فراموشی ام درباره ی کارهایی که به بنده محول می گردد. حفره های کانال کولر و تعداد کاشی های اتاق و تعداد اضلاعشان و تعداد سیلاب های عبارات افراد و هم چنین زمان دقیق قرارها و ملاقات ها و کارهای گذشته ام را خوب به خاطر می سپارم.

۱۵-راحت نبودن در صحبت فی البداهه

همیشه وقتی قرار باشد که از قبل در جایی صحبت کنم، حتما باید از قبل بر روی کاغذ بنویسم که باید چه چیزهایی بگویم و چگونه بگویم و با چه ترتیبی می گویم و هر وقت که این کار را نکرده ام، نتوانستم از مواضع و خواسته هایمم دفاع کنم یا خوب حرف هایم را بزنم. دفعه ی اولی که نزد دکتر م رفتم، قبلش صحبت هایی که می خواستم بکنم، بر روی کاغذ نوشتم و تمرین کردم ولی برای دفعه ی دوم چون این کار را نکردم، تقریبا جلوی دکتر، لال شدم.

۱۶-دلمشغولی، علاقه و دغدغه ی بسیار شدید فکری

از بچگی به شدت دغدغه های دانش منطق را داشتم و بدان فکر می کردم و الان هم این گونه است و اگر یک گوشه ای بنشینم، محال است که به منطق فکر نکنم و حتی در پیاده روی و تاکسی و حتی هنگام صرف ناهار به دانش منطق و مسائلش فکر می کنم. از بچگی سوال منطقی ام این بود چرا مثلا اگر از ما پرسیده شود کار بد خوب است یا کار خوب، این را بدون تامل و فکر و به شکل بدیهی می فهمیم و از کجا می دانیم که هر چیزی خودش است ولی همین که از ما بپرسند آب در ۱۰۰ درجه به جوش می آید یا نه و یا اینکه آیا صداقت خوب است یا نه، درنگ و تامل می کنیم. اکنون هم تا در زندگی و برخورد با آدمیان می بینم کسی، جمله پرسشی مطرح کرده است، به این فکر می کنم که چه نوع پرسشی کرده است و منطقا جایگاه پرسش او چگونه است و درباره ی مسائل منطق پرسش و پاسخ فکر می کنم.  همین چند روز پیش دچار این سوال شدم که با چه روش و الگوریتم مکانیکی می توان در یک استنتاج حاوی مقدمات محذوف، آن مقدمات مخفی را به دست آورد. از شب دچار این پرسش بودم. فردا صبحش که بیدار شدم قرار بود لپ تاپ مادرم را ببرم برای تعمیر اما بی آن که وقت صبحانه صبحانه بخورم، تا ظهر مشغول حل این سوال بر روی کاغذ بودم و تایم بردن لپ تاپ مادر افتاد برای بعد از ظهر. وقتی هم که لپ تاپ مادر را بردم و به خانه برگشتم بی آن که لباس هایم را عوض کنم، شامم را سریع تا نصفه خوردم و مجددا پای کاغذ نشستم با همان لباس های بیرون و تا ساعت ۰:۳۴ شب توانستم جوابش را پیدا کنم که دچار نوعی خلسه شدم.

۱۷-بررسی تحت اللفظی و تحلیل منطقی عبارات به جای برخورد روان شناسانه با آن ها و گیج شدن در این باره

دید من این گونه است:

دومین روز سال تحصیلی ام در مدرسه ی تلاش در مقطع دوم راهنمایی مرا با تجربه ای حزن آور مواجه ساخت. درس دینی داشتیم. لحظه ای برگشتم و به هم کلاسی پشت سرم نکته ای آن هم از نوع درسی در رابطه با تمرین های درس پرسیدم. سپس معلم بعد از پرسیدن اسمم در لیستش کنار اسمم منفی ای گذاشت و بلافاصله دبیر دینی مستقیما در چشمانم به حالت عجیب و غریب و به شکل انتقام جویانه ای به مدت نزدیک به یک دقیقه و بدون حرکتی دیگر نگاه نمود. زنگ استراحت زندان آن آموزگار هم که در گوشهای دانش آموزان طنین انداز شد ولی دوباره زندانبان مرا بازخواست نمود و این دفعه گفت که چرا به من که بزرگترت هستم مستقیما در چشمانم نگاه کردی و این یعنی گستاخی و بی احترامی به بزرگتر. من به او پاسخ دادم که اتفاقا وقتی که شما به چهره ی من نگاه میکنید و منظوری هم دارید و چیزی هم قبلش به من میگویید؛ اگر در این شرایط به شما نگاه نکنم، ممکن است که عملم به منزله ی بی اعتنایی به خواسته و گفته ها و رفتارهای شما تلقی گردد و به واقع همان کار هم میتوانست از منظر شما بی احترامی به حساب آیدخب من در آن حالت چه باید میکردم؟ پاسخ داد که باید یک جوری با رفتارت نشان دهی که قصد بی احترامی به بزرگتر نداری!! مجددا پرسیدم خب چه جوری؟ گفت که خودت باید اینو یک جوری ثابت کنی!!!!! بی منطقی آخر تا چه حد!؟ وقتی که میپرسم که این *یک جوری* به چه معناست؛ با "سفسطه ی دور و مصادره به مطلوبمیخواهد از پرسش من فرار کند و میگوید یک جوری همان یک جوری است!! به جای آنکه بگوید یک جوری چه جوری میباشد!! و بی منطقی دیگر وی استفاده از *مغلطه ی استفاده از واژگان مبهم* بود. دانشمندان علومی چون منطق و فیزیک و پزشکی و جامعه شناسی و… حتی استفاده از واژگانی واضح تر از لغت "یک جوری" چون چاقی و پیشرفت جامعه و همانندهای آنها را منع کرده و آن را به خصوص در مقام تعریف کاری بی معنا و اشتباه میدانند و میگویند که مثلا به جای چاقی باید وزن عددی افراد را به کیلوگرم بیان نمود و به جای گفتن پیشرفته بودن جامعه ای، باید شاخص های کمی چون میزان مدارس و مقدار سالیانه ی استفاده از بتن و… را بیان نمود. اما دبیر دینی میگوید یک جوری! نمیگوید با چه زاویه ای و به کدام نقاط از میدان دیدم نگاه کنم و هر چند ثانیه و از کدام نقطه به کدام نقطه ی دیدم تغییر مسیر دهم تا ایشان ناراحت نگردند!

در سوالات بله-خیری اگر قرار باشد که عبارت "بله"، تایید محتوای شکل خبری پرسشی که کرده ایم باشد و نیز عبارت "خیر"، تکذیب محتوای شکل خبری پرسشی که کرده ایم باشد، یعنی اگر از شما سوال شود که "مشق هایت را نوشته ای؟" و بله تایید این باشد که "مشق هایت را نوشته ای." و خیر تایید این باشد که "مشق هایت را ننوشته ای."، آنگاه بایستی درصورت مواجهه با سوال "مشق هایت را ننوشته ای؟" در صورتی که واقعا ننوشته باشید، بله بگویید و درصورتی هم که نوشته باشید، خیر بگویید چرا که در مواجهه با سوال "مشق هایت را ننوشته ای؟"، بله تایید این است که "مشق هایت را ننوشته ای." و نه انکار این است که "مشق هایت را ننوشته ای." حال آن که عملا کسی که مشق اش را ننوشته باشد، در جواب به سوال "مشق هایت را ننوشته ای؟" به جای آری، می گوید "نه، نوشته ام"! اشکال دیگر به سیستم عرفی نظام پرسش و پاسخ آری خیری این است که هر چند که می تواند واژگان کوتاه آری و خیر را در جواب به شکل مثبت سوال مطرح نماید و نیز می تواند به غلط در تایید شکل خبری فرم منفی سوالی که شده بیاورد، اصلا نمی تواند آری را چه در تایید و چه در انکار شکل خبری فرم منفی سوالی که شده است، آورد. مثلا اگر از شما سوال شود که "مشق هایت را ننوشته ای؟"، همان طور که به غلط می توان در تایید این که مشق تان را ننوشته اید، نه بگویید، اصلا نمی توانید در انکار این که مشق تان را ننوشته اید، آری بگویید(ولو به اشتباه زبانی مصطلح) و معمولا کسی که مشق هایش را واقعا نوشته باشد و از وی سوال شود که "مشق هایت را ننوشته ای؟"، جواب می دهد که "چرا" یا "نوشته ام." یا "چرا؛ نوشته ام." و خبری از آری یا خیر در پاسخ نیست و نیز واژه ی "چرا" هم که اصلا یک عبارت پرسشی است، به غلط برای اظهار یک عبارت خبری یا تایید شکل خبری پرسش مطرح شده، آورده می شود.

 

این جانب در همان کودکی ام، به خاطر این که همین طوری که این جا نوشته ام، درباره ی سیستم پرسش آری/خیر فکر می کردم، دچار مشکلی شدم که آن بدین قرار است:

به یاد دارم در کودکی که در لندن بودم، در مدرسه آنجا خطا و شیطنتی کرده بودم و به این سبب یکی از مسئولین آنجا مرا مدتی کنار دفترش نگه داشت و از من پرسید:

 “Isn’t it false?“ (آیا این اشتباه نیست؟)

منطقم به من می گفت که اگر بگویم "آره"، چون در جواب "آیا این اشتباه نیست؟" این را آورده ام ، مثل آن است که بگویم "آری ، این اشتباه نیستو این عبارت برابر است با "این اشتباه نیست" و چنین پاسخی همان است که بگوییم "این درست است". من در اینجا اصلا نخواسته ام بی اخلاقی کنم فقط خواستم همان مفهوم اخلاقی را که من و آن زن مسئول درباره اش اتفاق نظر داشتیم، به جای عرف عام از طریق منطق بیان نمایم. اما بنده بر مبنای منطق خواستم پاسخ بگویم تا عرفی که او هم راضی شود و مرا رها کند و به همین دلیل به او جواب دادم:

“No”

و نیز میتوانستم بگویم:

 “NO, it isn’t false”"نه، این اشتباه نیست"

اما بر خلاف ذهن عرف زده ی این خانم که پاسخ منفی به این سؤالش را به معنای تایید اشتباه بنده و پیش جوابی و بی ادبی به خودش می دانست ، منطق بنده ، *نه در کنار یا در جواب به جمله پرسشی با نیسترا به معنای *استو *آری در کنار یا در جواب به جمله پرسشی با نیست*را به معنی *نیستمی دانست. به بیانی ملموس تر طبق منطق خویش، اینکه به سؤالش جواب "نهبدهم یا بگویم، این چنین نیست که بگویم *این درست است، بلکه آن است که بگویم "چنین نیست که این اشتباه نیست" یعنی *این اشتباه است* و در تصدیق عقیده آن فرد بود. همین منطق به تنبیه شدن و سرزنش شدن بیشتر این جانب انجامید.

همین گونه برخورد را درباره ی زمان دارم. اگر کسی به من بگوید ساعت حدود ۹ است، گیج و عصبی و تا حدی مضطرب می شوم. چرا که ۸:۳۱ تا ۸:۵۹ همگی مصادیق حدود ۹ است. خودم هم همیشه این وسواس را دارم که اگر کسی از من ساعت پرسید، نگویم که ساعت مثلا ۱۰:۱۱ دقیقه است بلکه بگویم زمان به ساعت مچی ام یا موبایلم یا ساعت دیواری این مکان ۱۰:۱۱ است. هیچ وقت نمی توانم در صورت مواجهه با عبارت "چیه؟/چیه!" با اطمینان تشخیص دهم که این عبارت پرسشی بوده یا برای تمسخر گفته شده و همیشه در این مواجهه از مخاطبم منظورش را سوال می کنم.

 

۳ تیپ مختلف فکری در طیف اوتیسم

 

4847b980b2632bca71150efd599e8845
تمپل گراندین افراد اوتیستیک را از نظر فکری به ۳ نوع تقسیم می‌کند .
ا- Visual thinker کسانی که تصویری فکر می کنند . تمپل گراندین خود را جزء این دسته می داند و می گوید من در قالب تصا ویر فکر می کنم و ریاضیاتم واقعا" بد است . این افراد وقتی کلمه‌ای می شنوند تصویر آن کلمه در ذهنشان حاضر می شود . و با کنار هم گذاشتن آن تصا ویر معنی و مفهوم جملات را متوجه می‌شوند . تمپل گراندین برای توضیح این موضوع آن را به سرچ کردن در گوگل تشبیه می‌کند . می‌گوید وقتی کلمه‌ای می شنوم تمام تصا ویری که از آن کلمه دارم به یک با ره در ذهنم حاضر می‌شود و مثل این است که آنرا در گوگل سر چ کرده ام . مثلا" وقتی کلمه کلیسا را می‌شنود تمام کلیسا هایی که از بچگی دیده در ذهنش حاضر می‌شود .
۲ – pattern thinker این گروه براساس طرح والگو فکر می‌کنند . این افراد فکر موسیقی و ریاضی دارند . بعضی افراد که در این گروه قرار دارند می‌توانند محاسبات پیچیده ریاضی را در مدت کوتاهی بدون ذره ای خطا انجام دهند . وبعضی دیگر می توانند نت های پیچیده موسیقی را به راحتی حفظ کنند و بنوازند از جمله فردی به نام درک پا را واسینی که یک موسیقیدان اوتیستیک و نابینا است . او قادر است فقط با شنیدن یک موسیقی آن را بنوازد . او ۱۰۰۰۰ نت موسبقی را حفظ است .
۳ – گروه سوم کسانی هستند که حافظه بسیار خوبی دارند و اصلا" تصویرى فکر نمی‌کنند . این افراد می توانند تمام آمار ورزشی ، هوا شناس و غیره را به خاطر بسپارند . مثلا" در فیلم مرد بارانی ( که براساس یک شخصیت واقعی ساخته شده ، البته داستان فیلم واقعی نیست ) می بینیم که مرد بارانی با یک نگاه به دفترچه تلفن همه شماره تلفن ها را حفظ می‌کند . که خود من با دیدن فیلم فکر می کردم به ضرورت فیلم در این موضوع اغراق شده ا ما وقتی با شخصیت واقعی فیلم آشنا شدم متوجه واقعیت این موضوع شدم .
گاهی فکر می کنم اوتیسم معجزه ای از معجزات خلقت است .

 

صدیقه فراهانی
خرداد ۹۳

گا با Gaba

 

20140403_095142 (3) (1)
قصد دارم یک مکمل مفید و کم عارضه را خدمتتان معرفی کنم .
این مکمل Gaba است مخفف Gamma-Amino butyric Acid
موارد استفاده : کاهش اضطراب ، کاهش علائم سندرم پیش از قائدگی ، درمان اختلال نقص توجه (ADHD ) ، ممانعت از رشد تحلیل عظلات ، چربی سوزی ، تثبیت فشارخون و کاهش درد .
نحوه عملکرد :
گا با یک آمینواسید ضروری و یک انتقال دهنده عصبی است که با بلوکه کردن سیگنالها ى مغز مانع تحریک زیاد سلولهای عصبی می شود .و از اینرو باعث انتقال بهتر پیامهای عصبی می شود . گا با ماده ای است که به وسیله گلوتامیک اسید به کمک ویتامین B6 در مغز ساخته می شود ،و به دو نوع گابا A و گابا B تقسیم می شود .
کمبود گابا در بدن باعث تحریک عصبی می شود که می تواند انواع اختلالهای اضطراب از قبیل تشنج ، حمله های عصبی ، سردرد، پارکینسون را شامل شود . همچنین باعث افسردگی ، اضظراب ،بی خوابی و صرع می شود .
گفته می شود که نوع خوراکی آن زیاد وارد خون نمی شود چون تا فرایند جذب را طی کند مقدار زیادی از آن از بین می رود به همین دلیل نوع تزریقی آن بهتر است .

پیام بان کی‌مون دبیر کل سازمان ملل در باره روزجهانی آگاه سازی ا و تیسم:

دوستان عزیز چهارشنبه روز جهانی اوتیسم فرصتی است برای ما تا ذهن های خلاق افراد او تسیتک را جشن بگیریم ، واینکه تجدید پیمان کنیم که این افراد را متوجه ظرفیت بالایشان بکنیم .
من جلسات گفتگو با افراد دا رای اوتیسم ، والدین ، کودکان ، معلم ها و دوستان داشتم ، قدرت آنها به من انگیزه داده است . آنها از تمام فرصتها برای تحصیل، شغل وهما هنگی نهایت استفاده را می‌کنند .

Scroll To Top